loading...

آئین مستان

متن مداحی شهادت حضرت رقیه,متن روضه شب سوم محرم,شب سوم محرم,روضه شب سوم محرم,متن مداحی شب سوم محرم,مداحی شب سوم محرم,دانلودمداحی شب سوم محرم,مداحی شهادت حضرت رقی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1757 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1294 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 697 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 635 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3495 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2845 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3825 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3679 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7266 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4953 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4373 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5540 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 515 زمان : نظرات (0)

 

هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد

غروبِ سرخِ محرم نمیرود از یاد ... 

چکارکردن ...چیکار کردن آقاجون ؟ میتونی یه جمله شو بگی ؟

به خون تمامیِ گلهایِ باغ آغشتن

نه گل ، نه غنچه ، نه بلبل ، تمام را کشتن

به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن .....

حسین ...........

هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد ...

عمه هام میدویدن .... دامنِ عمه کوچولوم آتیش گرفته بود ...

آقا دیگه بگو از خاطراتت ....

به گاهوارِۀ خالیِ اصغرم سوگند

ربابُ خیمۀ ماتم نمیرود از یاد .....

خرجِ محرم و صفر رو بگیر ازین آقا ....

یه جوری شد اوضاع ، ما بچه ها تو این خیمه ها می گشتیم ، یه چیکه آب پیدا کنیم ... هی علی اصغر خودشُ از گهواره می انداخت پایین .... ای آقام ..... حسین ....

فرات بود و عطش بود و کودکانِ حرم ...

من در هر سنی باشم امامم ... من حجتِ خدا هستم ، اما عمه ها ، برادرا و برادرزادها و کوچولو هایِ دیگه طاقت نداشتن ... این دامن هایِ عربی رو بالا زدن ... رو کفِ خرابه .... جیگرم آتیش گرفته بود .... جیگرم می سوخت .....حسین .........

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 530 زمان : نظرات (0)

امشب تو خرابه واست روضه خونم
بی تو چی کشیدم باباجونم باباجونم...
میخونم من امشب با قدِ کمونم
بی تو چی کشیدم باباجونم باباجونم...
بشین امشب پایِ حرفام
پای درد و پایِ غم هام
دویدم بس که رو خارا
 
ببین تاول زده پاهام
بابایی تار میدید چشمام
میدیدم که تک و تنهام
یه مرد بی حیا اومد
 
کشید گوشواره از گوشام
بی تو بابا، چقد اشکِ یتیمی از چشام ریخته
سرم سوخته، تویِ آتیش اگه بابا موهام ریخته
امون ای دل....
بابا دخترت بعد از تو شد زمین گیر
بستن دست و پامو غُل و زنجیر غل و زنجیر
پای این اسیری من خیلی شدم پیر
بستن دست و پامو غُل و زنجیر غل و زنجیر
ز روی ناقه افتادم
من انگاری که جون دادم
چیشد اون شب قدم خم شد
 
نمیره هیچوق از یادم
نبودی گم شدم تنها
دل شب تو بیابونا
اومد بالا سرم اون زجر
 
منو بُرد با کتک بابا
بهش گفتم نکش مومو
 
خودم دارم میام همرات
بهش گفتم نزن سیلی
 
گوشم سنگینه از دستات
امون ای دل....
بی تو من محاله که زنده بمونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
میبینی که لکنت داره این زبونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
تا که اسم تو رو بردم
بابایی هی کتک خوردم
یه جوری زجر منو میزد
 
همه گفتن که من مُردم
نبودی حرمله اومد
غمم شد دیگه بیش از حد
جلو چشمای تو بابا
 
به پهلوهام لگد میزد
دیگه از بس "کتک خوردم کتک خوردم" ندارم نا
بیا و با خودت امشب سه سالت رو ببر بابا
امون ای دل....


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 982 زمان : نظرات (0)

بزار بابام از سفر بیاد دیگه سیلی نمیخورم
نمیمونه زیر دست و پا چادرم
 
از صبح منم و تازیونه
میگم چرا غروب نمیشه
اینقدر من و زدن صورتِ
کبود من که خوب نمیشه
بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام
بابا چی میخوان از جونم نمیدونم
 
بابا بابا حسین
بزار بابام از سفر بیاد میبینه حالِ زارمُ
میادش و پس میگیره گوشوارمُ
دیدم پیرزن یهودی با سنگ تو رو نشون گرفته
 
دیدم به روی نیزه بابا همه سرت رو خون گرفته
 
بابا زمین گیرم بابا پیرِ پیرم
چرا زودتر پس من نمیمیرم
بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام
 
چی میخوان از جونم نمیدونم
بابا باباحسین  
بزار بابام از سفر بیاد
 
منو از اینجا میبره
یه لباس نو برای من میخره
تشت سر و سر بریده
به یاد مجلس یزیدم
برده فروشا دورِمونن
نگم چه حرفایی شنیدم
بابا وای از غم ها
بابا موندم تنها
صورت و پهلومه مثل زهرا
بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام
 
چی میخوان از جونم نمیدونم
بابا باباحسین
به دوری ِ تو عادت ندارم
بیا که دیگه طاقت ندارم
شبا بدون لالاییِ تو
خرابه خواب راحت ندارم
منو زدن لِه شد عروسکم زیر دست و پا  
منو زدن بابا به قصد کُشت بین کوچه ها
هِی نگاه به منو معجرم میکنن
بچه ها هم دارن مسخرَم میکنن
حسین ... آه آه آه

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 985 زمان : نظرات (0)

حالا از مسیر نجف تا کربلا چی میخای بگی؟

هر ستونی می روم یادِ رقیه می کنم

یادت باشه ها شب سوم قول دادیا .. تو این مسیر بگو :

 هر ستونی میدوم یاده رقیه می کنم ... 

بعد هی بشین به کف پاهات نگاه کن ...

 خوابم بهم ریخته .. اعصابم بهم ریخته

پاهام آبله دارن نمیزارن که بخوابم ...

 زود وارد روضه شدم ...

هر ستونی می روم یاد رقیه می کنم

روضه خوانِ عمۀ ناقه سوارت می شوم

بسه دیگه ، امشب شب روضه ست 

بابایی .. عجب سری به ما زدی

بابایی .. به دیدنم خوش اومدی

بابایی .. مشکلِ غربتم دو حرفِ

بابایی .. یه دست بکش رویِ سرم

بابایی .. موهامُ شونه کن یکم

بابایی .. یه بار دیگه منو بغل کن

بابا یه گزارش از سفر بهت بدم؟

خبر داری ، دلم گرفته این شبا شدیداً

به زخم من همه نمک پاشیدن

چادرمُ تو ازدحام کشیدن ...

امشب شبِ داد زدنه .. شب ضجه زدنه ...

میدونی ، چرا دلم گرفته باز میدونی؟

کسی منو بازی نداد میدونی ..

 یکم بچه گونه بخونم ؟...من میرم و بیا یکم بیا دنبالِ من کن ...بابا یه شب تو صحرا گم شدم ... اونا که دختر دارن میفهمن ... دختر که زمین بیفته آنقد میمونه تا بابا بیاد بغلش کنه ... نمیره جایی ، میگه حتماً بابا بیاد بغلم کنه .. بابا وقتی از ناقه افتادم آنقدر صبر کردم بیای .. هی تو صحرا صدات میکردم اَبا .. اَبا .. بابا ..بابا ... دیدم یه سیاهی از دور داره میاد ، اما دیدم داره میدوه ... گفتم نه این بابایِ من نیست ... چرا اینجوری داره با غضب میاد ... بابا تا بهم رسید ... تو کامل بهایی میگه ، شیخ طبری میگه اول موهاشُ گرفت .. (منتظر چی هستی؟) بابا ...

 میدونی ، به قامتم میخندیدن میدونی

به لکنتم میخندیدن باباجون

یه فکری هم به حالِ من کن

 به روم نیار ، درسته کل صورتم کبوده

این همه سیلی حق من نبوده

روسری مُ یه بی حیا ربوده ..

 یکم آروم تر روضه بخونم ، بدجور دارید گریه میکنی من می ترسم ..

مرا ببخش به مهمانیِ تو برنخورد

طبق به درد منو سفرۀ سحر نخورد

غذا طلب ننمودم مگر نمیدانی

رقیه هیچ به جز لقمۀ پدر نخورد

دمار از همۀ مردمش درآورم من

به شهر شام دوباره رهم مگر نخورد

همیشه چشم من از ازدحام میترسد

با کنایه میگم زودم رد میشم ، اگه متوجه شدی حرفه منو تا سحر گریه کن ..

همیشه من از ازدحام میترسید

که یک زمان تنم آنجا به یک نفر نخورد

 بلد شدم بنویسم فرات ، بابا ، آب

و ان یکاد بخوان دخترت نذر نخورد

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 379 زمان : نظرات (0)

شبا که خوابتو می بینم تو خواب چشام میسوزه
بابا اگه منو ببینی دلت برام می سوزه
 
بابا دعا کن ... تموم شه دردم ...
شب تا صبح از درد ... خون گریه کردم
بیا بغلم کن تا من  دورت بگردم ...
بابام به قولش عمل می کنه
میاد و منو باز  بغل می کنه ...
امشبم مهمون دارم ، مهمونم ماه
تا سحر بیدارم ، بابام تو راه ...
دشمن با دختر تو کاری بجز غضب ندار
بیا منو ببر که این زجر اصلا ادب ندار
مویی نمونده ... حتی یه انگشت ...
از بس کشیدن ... موهامو از پشت
دونه دونۀ این زخما بابا منو کشت ...
کاشکی بیاری برام روسری
میدونم امشب منو میبری ...
خوابم برده بابا ، یا که بیدارم
دارم لبهامو رو ، لبهات میزارم
امشبم مهمون دارم ، مهمونم ماه
تا سحر بیدارم ، بابام تو راه ...
لرزش بی امون پاهام،چرا تموم نمیشه
نگو شده چه شکلی موهام،نگو که روم نمیشه
عمه با گریه ... معجر سرم کرد ...
یه کاری این زجر ... با معجرم کرد
حالادیگه چشمام بسته ست از بس ورم کرد
کنار مایی نمیبینمت
بگو کجایی نمیبینمت ...
از دست سنگین ... دنیام تاریکه ...
این صورت برا سیلی ... خیلی کوچیکه
امشبم مهمون دارم ، مهمونم ماه
تا سحر بیدارم ، بابام تو راه ...
نازت مرا به ضربت سیلی کشیدم
بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1364 زمان : نظرات (0)

جاموند از بقیه یه سه ساله دختر

میره یه یهودی .. به دنبالِ دختر

یکی نیست بگه این .. چی کار با تو داره؟

مگه یه سه ساله .. چقد تاب میاره؟

رسید خیلی بد زد .. با مشت و لگد زد

نه تنها فقط اون .. که هرکی اومد زد

 همون دستایی که .. علی اکبرُ زد

حالا روزی صد مرتبه دخترُ زد

آخه ... چی بوده جرمش که

اینجور ... چشاش پر از اشکه

چشمش ... به صاحبِ مشکه

یه غم‌ دیده دختر .. بی‌یار و بی‌همدم

دستاشو میبنده .. یه مرد نامحرم ...

روزا تویِ بازار .. شبا تو خرابه

مگه جایِ دختر تو بزم شرابه؟

 الان خوبه عمّه .. میگیره چشامو

نمیبینه چوب زد لبای بابامو

 ولی آخرش چی ؟! آخر که میبینه

سر بابا جونش رو پاش که میشینه

زینب ... ترسش فقط همینه

دختر ... پیش باباش نَشینه

جای چوبو رو لب نبینه ...

خیلی از روضه ها رو باید عمق وجودت جا بگیره بارها روضۀ این سه ساله رو شنیدی ، اما به این نکته تا به حال توجه نکرده بودی؛ همه از روضه خونا، بزرگان، اساتید شنیدید که سر و وارد خرابه کردن، گذاشتن جلوی این سه ساله؛ حرفایی این سه ساله با این سر زده، نگفتنیه، کار باهاش ندارم.

اما یه حرفایی زده؛گفت بابا چرا اینجوریه سرت؟! سؤال شده برام ! مگه قبلِ شهر شام ، تو دِیرِ راهب این سر رو راهب مسیحی با گلاب شستشو نداد؟!

با گلاب که شستشو داد همۀ زخم‌ها  رو گرفت ... سر رو پاک کرد ... سر رو تر و تمیز آوردن تو شهر شام ... اما بابا !! (زبانحال) من دیدم سرت خیلی تمیز شده بود ... اصلا زخم بهش نبود. اما الان که سرتو جلوم گذاشتن میبینم لبات به هم ریخته... دندونات شکسته‌ست...

حالا فهمیدم بابا .... حالا فهمیدم ...دیروز تو مجلس اون نامرد قدّم نمی‌رسید، اما میدیدم این چوب بالا میره ... دستای عمه‌م هم بالا میره ... چوب که پایین میومد دستای عمه ‌م هم به صورتش میخورد ...حالا فهمیدم با سرت چی کار کردن ...ای حسین

 

تعداد صفحات : 206

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 23
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 676
  • آی پی دیروز : 418
  • بازدید امروز : 4,334
  • باردید دیروز : 2,753
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 84
  • بازدید هفته : 25,311
  • بازدید ماه : 25,311
  • بازدید سال : 1,340,344
  • بازدید کلی : 19,846,172